طرحواره Schema
تعریف طرحواره از دید “یانگ”
طرحواره ها و تلههای ذهنی، باورها و احساسات مهمی در خود و محیط هست که فرد بدون چون و چرا آنها را پذیرفته و در برابر تغییر مقاومت زیادی نشان میدهد.
تاریخچه طرحواره ها
استفاده از طرحواره ها به عنوان یک مفهوم اساسی اولین بار توسط یک روانشناس بریتانیایی به نام فردریک بارتلت به عنوان بخشی از نظریه یادگیری خود استفاده شد. نظریه بارتلت پیشنهاد کرد که درک ما از جهان توسط شبکه ای از ساختارهای ذهنی انتزاعی شکل می گیرد. نظریه پرداز ژان پیاژه اصطلاح طرحواره را معرفی کرد و استفاده از آن از طریق کار او رایج شد. طبق نظریه رشد شناختی او، کودکان یک سری مراحل رشد فکری را طی می کنند.
در نظریه پیاژه، طرح واره هم مقوله دانش و هم فرآیند کسب آن دانش است. او معتقد بود که مردم به طور مداوم با محیط سازگار می شوند، زیرا اطلاعات جدید را دریافت می کنند و چیزهای جدید یاد می گیرند.
انواع طرحواره ها
در حالی که پیاژه بر رشد دوران کودکی تمرکز داشت، طرحواره ها چیزی هستند که همه افراد آن را دارند و در طول زندگی شکل می گیرند و تغییر می کنند. طرحواره های شی فقط یکی از انواع طرحواره ها هستند که بر چیستی یک شی بی جان و نحوه عملکرد آن تمرکز می کنند.
به عنوان مثال، اکثر مردم در کشورهای صنعتی طرح واره ای برای چیستی خودرو دارند. طرح کلی شما برای یک خودرو ممکن است شامل زیرمجموعه هایی برای انواع مختلف خودروها مانند خودروهای جمع و جور، سدان یا خودروهای اسپرت باشد.
چهار نوع طرحواره وجود دارند که عبارتند از:
- طرحواره های افراد بر روی افراد خاص متمرکز است. برای مثال، طرح واره شما برای دوستتان ممکن است شامل اطلاعاتی در مورد ظاهر، رفتارهای او، شخصیت و ترجیحات او باشد.
- طرحواره های اجتماعی شامل دانش کلی درباره نحوه رفتار افراد در موقعیت های اجتماعی خاص است.
- طرحواره های خود بر دانش شما در مورد خودتان متمرکز است. این می تواند هم شامل آنچه در مورد خود فعلی خود می دانید و هم ایده هایی در مورد خود ایده آل یا آینده شما باشد.
- طرحواره های رویداد بر الگوهای رفتاری متمرکز هستند که باید برای رویدادهای خاص دنبال شوند. این بسیار شبیه یک فیلمنامه است که به شما اطلاع می دهد که در یک موقعیت خاص چه کاری باید انجام دهید، چگونه باید عمل کنید و چه چیزی باید بگویید.
ریشه های ایجاد طرحواره های شخصیتی
- خلق و خوی کودک
- نوع برخورد والدین با نیازهای هیجانی
انواع سبک های مقابله ای ناسازگار
تسلیم: فرد تسلیم طرحواره میشود و درست بودن طرحواره را میپذیرد و هیچوقت سعی نمیکند با طرحواره بجنگد. الگوی طرحواره را تکرار میکند به طوری که در بزرگسالی تجارب دوران کودکی را دوباره زنده میکند. آنها از نظر رفتاری افرادی را به عنوان شریک زندگی انتخاب میکند که به احتمال زیاد مانند والد خشمگین با آنها برخورد کند.
اجتناب: وقتی فرد سبک مقابلهای اجتناب را به کار میبرد سعی میکند زندگی خود را طوری تنظیم کند که طرحواره هیچوقت فعال نشود. او میکوشد با ناآگاهی زندگی کند انگار که اصلاً طرحواره وجود ندارد. ممکناست به طور افراطی مشروب بخورد، بیبند و باری جنسی داشته باشد، دارو مصرف کند ، وسواس تمیزی پیداکند.
جبران افراطی: وقتی فرد این سبک مقابله را به کار میبرد میجنگد که طرحواره متضادی داشته باشد. اگردر کودکی احساس بیارزشی کند در بزرگسالی تلاش میکند فردی کامل و بیعیب باشد. اگر در کودکی مطیع بوده در بزرگسالی سعی میکند رو در روی همه بایستد. معمولاً چنین افرادی اغراقآمیز و بیثمر هستند.
چگونه طرحواره ها بر یادگیری تأثیر می گذارند
طرحواره ها همچنین در آموزش و فرآیند یادگیری نقش دارند. مثلا:
- طرحواره ها بر آنچه که به آن توجه می کنیم تأثیر می گذارند . مردم بیشتر به چیزهایی توجه می کنند که با طرحواره های فعلی آنها مطابقت دارد.
- طرحواره ها همچنین بر سرعت یادگیری افراد تأثیر می گذارد. افراد همچنین وقتی اطلاعات را با طرحواره های موجود مطابقت می دهند، راحت تر یاد می گیرند.
- طرحواره ها به ساده سازی جهان کمک می کنند. طرحواره ها اغلب می توانند یادگیری دنیای اطراف را برای افراد آسان تر کنند. اطلاعات جدید را می توان با مقایسه تجربیات جدید با طرحواره های موجود طبقه بندی و طبقه بندی کرد.
- طرحواره ها به ما امکان می دهند سریع فکر کنیم. حتی در شرایطی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است، اطلاعات جدید ما به سرعت وارد می شود، مردم معمولاً مجبور نیستند زمان زیادی را برای تفسیر آن صرف کنند. به دلیل طرحواره های موجود، افراد می توانند این اطلاعات جدید را به سرعت و به طور خودکار جذب کنند.
- طرحواره ها همچنین می توانند نحوه تفسیر اطلاعات ورودی را تغییر دهند. هنگام یادگیری اطلاعات جدید که با طرحوارههای موجود مطابقت ندارد، افراد گاهی اطلاعات جدید را تحریف یا تغییر میدهند تا با آنچه قبلاً میدانند مطابقت داشته باشند.
- تغییر طرحواره ها نیز بسیار دشوار است. مردم اغلب حتی در مواجهه با اطلاعات متناقض به طرحواره های موجود خود می چسبند.
چالش های طرحواره ها
در حالی که استفاده از طرحواره ها برای یادگیری، در بیشتر موقعیت ها به صورت خودکار یا با تلاش اندک اتفاق می افتد، گاهی اوقات یک طرحواره موجود می تواند مانع یادگیری اطلاعات جدید شود.
تعصب یکی از نمونههای طرحوارهای است که مردم را از دیدن جهان آنگونه که هست باز میدارد و آنها را از دریافت اطلاعات جدید باز میدارد. این طرحواره موجود با داشتن باورهای خاصی در مورد گروه خاصی از افراد ممکن است باعث شود افراد موقعیت ها را به اشتباه تفسیر کنند. هنگامی که رویدادی رخ می دهد که این باورهای موجود را به چالش می کشد، افراد ممکن است به جای انطباق یا تغییر باورهایشان، توضیحات جایگزینی ارائه دهند که طرحواره موجود آنها را حمایت و پشتیبانی کند.